بازاریابی ورزشی
اصغر مشبکی؛ علی اکبر سبحانی؛ عبدالله نعامی؛ محمد احسانی
چکیده
هنگامی که بازاریابی رابطهمند به عنوان چارچوبی برای استفاده از رسانههای اجتماعی به کار میرود، میبایست همچنین برای راهنمایی جهت ارزیابی استفاده از این رسانهها مورد استفاده قرار گیرد. هدف از این مقاله بررسی مجدد مدلی برای اندازهگیری تعامل طرفداران از طریق رسانههای اجتماعی با تیم ورزشی مورد علاقه خود در کیفیت روابط، ...
بیشتر
هنگامی که بازاریابی رابطهمند به عنوان چارچوبی برای استفاده از رسانههای اجتماعی به کار میرود، میبایست همچنین برای راهنمایی جهت ارزیابی استفاده از این رسانهها مورد استفاده قرار گیرد. هدف از این مقاله بررسی مجدد مدلی برای اندازهگیری تعامل طرفداران از طریق رسانههای اجتماعی با تیم ورزشی مورد علاقه خود در کیفیت روابط، قصد خرید و قصد ارجاعی است. تحقیق حاضر از حیث هدف کاربردی، و از نظر روش، توصیفی تحلیلی میباشد. همچنین از جنبه گردآوری اطلاعات کمی است. پس از انجام توزیع پرسشنامه میان طرفداران حرفهای ورزش و تکمیل توسط آنان از طریق شبکههای اجتماعی، دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. حجم نمونه 259 نفر بود. نتایج حاکی از آن است که هرچه طرفدار با تیم مورد علاقه خود در رسانههای شبکههای اجتماعی تعامل بیشتری داشته باشد، کیفیت رابطه افزایش خواهد یافت. تأثیر معنیداری در قصد خرید و قصد ارجاعی وجود نداشت. علاوه بر این، تأثیر غیرمستقیم تعامل رسانههای اجتماعی بر قصد خرید و قصد ارجاع از طریق واسطه بازاریابی رابطهمند، مثبت و معنادار بود. بر اساس نتایج، به نظر میرسد که میتوان از بازاریابی رابطهمند به عنوان چارچوبی برای ارزیابی کارایی بازاریابی رسانههای اجتماعی در ورزش استفاده کرد، و همانطور که توسط تئوری بازاریابی رابطهمند پیشنهاد شده، تعامل از طریق رسانههای اجتماعی روابط بین طرفداران و تیمها را بهبود میبخشد. محققان میتوانند با افزودن متغیرهای دیگری، به بررسی این مدل ادامه داده، تا درک کاملتری از اثربخشی بازاریابی رسانههای اجتماعی کسب کنند.
میثم صادقی؛ محمد احسانی؛ رسول نوروزی سید حسینی؛ مرجان صفاری
چکیده
هدف از مطالعه حاضر تدوین چارچوب جامعه شناختی سرمایهفرهنگی در ورزش ایران می-باشد. روش تحقیق از نوع کیفی با رویکرد تحلیل جامعهشناختی پدیدههای ورزشی انتخاب شد. مشارکتکنندگان شامل دو بخش منابعانسانی و منابع اطلاعاتی بود. مشارکتکنندگان به تعداد قابل کفایت، بهصورت هدفمند و برمبنای رسیدن به اشباع نظری انجام شد (16نفر و 63سند). ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر تدوین چارچوب جامعه شناختی سرمایهفرهنگی در ورزش ایران می-باشد. روش تحقیق از نوع کیفی با رویکرد تحلیل جامعهشناختی پدیدههای ورزشی انتخاب شد. مشارکتکنندگان شامل دو بخش منابعانسانی و منابع اطلاعاتی بود. مشارکتکنندگان به تعداد قابل کفایت، بهصورت هدفمند و برمبنای رسیدن به اشباع نظری انجام شد (16نفر و 63سند). ابزار پژوهش شامل مصاحبههای اکتشافی نیمهساختارمند به همراه مطالعه کتابخانهای نظاممند بود. روایی ابزار براساس شایستگی علمی نمونه، روایی ابزار براساس اعتبار حقوقی و علمی نمونه، نظر خبرگان و توافق بین مصححان ارزیابی و تائید گردید. جهت تحلیل یافتهها از روش کدگذاری مفهومی چندمرحلهای (باز، گزینشی و موضوعی) با رویکرد تحلیل سیستمی و جامعهشناختی استفاده شد. سطوح و منظرها به ترتیب اثرگذاری- اثرپذیری بین متغیرهای زیر مجموعه آنها شامل ظرفیت-های مولد، سازوکارهای پیشران، دستاوردهای توزیعی و کارکردهای قابل انتظار سرمایهفرهنگی در ورزش بود. بطور کلی متولیان و ذینفعان در ورزش کشور در برنامهها و اهداف خرد و کلان در خصوص ورزش کشور و دخیل بودن سرمایه فرهنگی در ورزش کشور، توجه داشته باشند که خانواده و سبک زندگی ورزش مدار، آموزش و تحصیل ورزش محور، جایگاه ورزش در طبقه اجتماعی و همچنین سرمایه انسانی در ورزش را به عنوان ظرفیتهای مولد سرمایه فرهنگی در ورزش کشور در نظر بگیرند.
امیر رحیمی؛ محمد احسانی؛ مرجان صفاری؛ رسول نوروزی سید حسینی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فرهنگ دانش بنیان با رویکرد مدیریت دانش در پیشبرد کارکردهای دانشگاه نسل سوم، مطالعه موردی دانشکده های علوم ورزشی بود. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشکده های (دولتی) علوم ورزشی کل کشور می باشد. برآورد حجم نمونه به روش نمونه گیری کل شمار انتخاب گردید که پس از ارسال ابزار پژوهش، تعداد 268 پرسشنامه صحیح عودت ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فرهنگ دانش بنیان با رویکرد مدیریت دانش در پیشبرد کارکردهای دانشگاه نسل سوم، مطالعه موردی دانشکده های علوم ورزشی بود. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشکده های (دولتی) علوم ورزشی کل کشور می باشد. برآورد حجم نمونه به روش نمونه گیری کل شمار انتخاب گردید که پس از ارسال ابزار پژوهش، تعداد 268 پرسشنامه صحیح عودت داده شد. به منظور جمع آوری داده ها و اندازه گیری متغیرهای مدل از پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 24 سؤال استفاده گردید که پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ (92/0) و پایایی ترکیبی و روایی آن نیز با استفاده از روایی همگرا (تأیید بارهای عاملی و مقدار AVE ) و روایی تشخیصی تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل عاملی تأییدی و برای ارائه مدل، تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزار SPSS23 وLISREL8.5 استفاده شد. نتایج نشان داد که تأثیر فرهنگ دانش بنیان بر مدیریت دانش مثبت و معنادار است و منجر به پیشبرد کارکردهای آموزشی، پژوهشی و کارآفرینی دانشکده های علوم ورزشی می شود. هم چنین، تأثیر مدیریت دانش بر پیشبرد کارکردهای دانشگاه نسل سوم در دانشکده های علوم ورزشی مثبت و معنادار است. به علاوه نقش میانجی مدیریت دانش در رابطه بین فرهنگ دانش بنیان و کارکردهای دانشگاه نسل سوم در دانشکده های علوم ورزشی تأیید گردید.
احسان ططری؛ محمد احسانی؛ رسول نوروزی سید حسینی؛ هاشم کوزه چیان
چکیده
هدف از تحقیق حاضر طراحی مدل مشارکت در ورزشهای تفریحی با رویکرد بازاریابی اجتماعی بود. نمونه آماری تحقیق حاضر را تمامی هیئتهای ورزش همگانی و سازمان ورزش شهرداریهای مراکز استانها تشکیل میدادند. روش نمونه گیری با استفاده از جدول مورگان صورت گرفت که با توجه به تعداد فراوان اعضای هیئتهای ورزشی و ورزش شهرداریها تعداد 385 نفر ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر طراحی مدل مشارکت در ورزشهای تفریحی با رویکرد بازاریابی اجتماعی بود. نمونه آماری تحقیق حاضر را تمامی هیئتهای ورزش همگانی و سازمان ورزش شهرداریهای مراکز استانها تشکیل میدادند. روش نمونه گیری با استفاده از جدول مورگان صورت گرفت که با توجه به تعداد فراوان اعضای هیئتهای ورزشی و ورزش شهرداریها تعداد 385 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساختهای بود که روایی و پایایی آن به وسیله اساتید و آزمونهای آماری تایید گردید. پرسشنامه ها از طریق ایمیل و شبکههای مجازی و حضوری توسط نمونه ها تکمیل گردید. نتایج نشان داد که ضریب تاثیر مولفههای مربوط به بازاریابی اجتماعی (آمیخته بازاریابی اجتماعی) مقادیر بالا و معناداری هستند و از بین هر سه آنها ارتباطات بازاریابی اجتماعی از ضریب تاثیر و قویتری برخوردار است (948/0) و پس از آن هزینه مشارکت (953/0) و قابلیت دسترسی (921/0) قرار داشتند. همچنین در مدل به دست آمده ضریب تاثیر بین فرهنگ مشارکت با بازاریابی اجتماعی (892/0)، در ارتباط با مدیریت (584/0) و در نهایت در ارتباط با مشارکت در ورزش (597/0) گزارش شده است که حاکی از اهمیت فراوان فرهنگ مشارکت است. بنابراین فرهنگ مقولهای پایه برای سایر مقولههای مطرح شده در مدل میباشد. یکی دیگر از مقولههایی که مصاحبهشوندگان جهت افزایش مشارکت مردم از طریق بازاریابی اجتماعی آن را امری بدیهی میدانستند مدیریت منسجم و قوی در این زمینه بود.