سحر پیرجمادی؛ حبیب هنری؛ غلامعلی کارگر؛ غلامرضا شعبانی بهار
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالشهای رشد کسب و کارهای نوپای ورزشی در ایران انجام شد. پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای اکتشافی و دارای ماهیت کیفی است. دادههای پژوهش از طریق نمونهگیری هدفمند و بر اساس مصاحبههای عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان این حوزه (مدیران استارتآپها، پارکهای علم و فناوری، مراکز رشد، اساتید دانشگاه، نخبگان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالشهای رشد کسب و کارهای نوپای ورزشی در ایران انجام شد. پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای اکتشافی و دارای ماهیت کیفی است. دادههای پژوهش از طریق نمونهگیری هدفمند و بر اساس مصاحبههای عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان این حوزه (مدیران استارتآپها، پارکهای علم و فناوری، مراکز رشد، اساتید دانشگاه، نخبگان حوزه کارآفرینی ورزشی) جمعآوری شد. شمار مشارکتکنندگان با استفاده از شاخص اشباع نظری به 21 نفر رسید و تحلیل یافتهها به روش نظریه داده بنیاد در سه مرحله کدگذاری های باز، محوری و انتخابی انجام شد. یافتهها حاکی از آن است مقولههایی همچون نوآوری و ایده پردازی، سرمایه انسانی متخصص، جنبهی سازمانی، فردی و واحد تخصصی استارتآپهای ورزشی کشور بهعنوان عوامل زمینهای و مقولههایی همچون ساختاری و دولتی، زیرساخت سخت، عوامل راهبردی، محیطی و مراکز کارآفرینی و استارتآپ ورزشی در فدراسیونها و... بهعنوان عوامل مداخلهگر جهت رشد کسب و کارهای نوپای ورزشی در ایران شناخته شدند که میتوانند به اشتغال زایی، توسعه ورزش، رشد و احیای استارتآپهای ورزشی و رشد پایدار اقتصادی کشور در شرایط تحریم کمک شایانی نماید.
رسول نظری؛ محمد علی قره؛ شیوا اسداللهی
چکیده
چکیده هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل رابطه بین خلاقیت مدیران و مدیریت ارتباط با مشتری با وفاداری مشتری باشگاه های ورزشی بود. روش شناسی: پژوهش از نوع توصیفی و به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری را تمام مدیران باشگاه های بدنسازی استان اصفهان تشکیل دادند. تعداد مدیران برابر با 220 نفر برآورد گردید. از بین جامعه آماری 140 نفر به عنوان نمونهی ...
بیشتر
چکیده هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل رابطه بین خلاقیت مدیران و مدیریت ارتباط با مشتری با وفاداری مشتری باشگاه های ورزشی بود. روش شناسی: پژوهش از نوع توصیفی و به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری را تمام مدیران باشگاه های بدنسازی استان اصفهان تشکیل دادند. تعداد مدیران برابر با 220 نفر برآورد گردید. از بین جامعه آماری 140 نفر به عنوان نمونهی آماری تحقیق به صورت تصادفی خوشه ای از بین شهرستان های استان انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه های خلاقیت، مدیریت ارتباط با مشتری و وفاداری مشتری استفاده شد. پس از اینکه روایی صوری و محتوایی مورد تائید متخصصان قرار گرفت. از طریق آزمون مجدد میزان پایایی محاسبه شد برای هر سه پرسشنامه(91/0, 93/0, 89/0=α) بدست آمد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. کلیه داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد تحلیل مسیر ارائه الگو رابطه بین خلاقیت مدیران و مدیریت ارتباط با مشتری با وفاداری مشتری حاکی از مناسب بودن مدل است.نتیجه گیری: از آنجا که نوآوری و خلاقیت به معنای توانایی ترکیب ایدهها یا ایجاد پیوستگی بین ایدههاست، لذا مدیران در ارتباط با مشتریان باید راه های نوآورانه را جهت وفاداری هر چه بیشتر مشتریان مد نظر قرار دهند.
مرتضی رضایی صوفی؛ محسن کوثری پور؛ بهاره خسروی راد؛ نفیسه زارع فخریان
دوره 4، شماره 4 ، اردیبهشت 1395، ، صفحه 113-124
چکیده
هدف از تحقیق حاضر شناسایی رابطه مدیریت زمان با تمایل به برنامهریزی و خلاقیت مدیران و کارکنان وزارت ورزش و جوانان میباشد. روش تحقیق همبستگی بوده و به شکل میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری کلیه کارشناسان و مدیران وزارت ورزش و جوانان (90 مدیر و 600 کارمند) می-باشد که براساس جدول مورگان و روش نمونهگیری طبقهای-تصادفی تعداد 307 نفر ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر شناسایی رابطه مدیریت زمان با تمایل به برنامهریزی و خلاقیت مدیران و کارکنان وزارت ورزش و جوانان میباشد. روش تحقیق همبستگی بوده و به شکل میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری کلیه کارشناسان و مدیران وزارت ورزش و جوانان (90 مدیر و 600 کارمند) می-باشد که براساس جدول مورگان و روش نمونهگیری طبقهای-تصادفی تعداد 307 نفر (73 مدیر و 234 کارمند) به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه مدیریت زمان (89/0 =α)، پرسشنامه استاندارد کوئین (81/0 =α) و پرسشنامه خلاقیت شغلی جزنی (76/0 =α) به عنوان ابزار تحقیق استفاده شده است. برای طبقهبندی نتایج آمار توصیفی، آزمون کولموگروف اسمیرنف جهت طبیعی بودن توزیع دادهها و جهت پیدا کردن روابط و پیشبینی متغیرها، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. با توجه به نتایج روابط مثبت و معنیداری بین مدیریت زمان و مؤلفههای و تمایل به برنامهریزی مشاهده شد. به طور مشابه رابطه مثبت و معنیداری بین مدیریت زمان و مؤلفههای آن با خلاقیت مشاهده شد. نتایج رگرسیون نشان داد که 28% از واریانس کل تمایل به برنامهریزی و 7/44% از واریانس کل خلاقیت به مؤلفههای مدیریت زمان مربوط میشود. بر اساس نتایج، ارتباط تنگاتنگی بین چرخه بهرهوری زمان با برنامهریزی و خلاقیت وجود دارد. همچنین برنامهریزی یکی از مهمترین فاکتورهای مدیریت زمان است. برنامهریزی زمانهای کاری و امور شخصی نقشی مؤثر در تمایل به برنامهریزی و خلاقیت ایفا میکنند. بهعلاوه زمانبندی امور شخصی روزانه افراد میتواند اهمیت بسیاری در استفاده از زمان در دسترس در طول روز داشته باشد.
مرتضی رضایی صوفی
دوره 3، شماره 3 ، اسفند 1393، ، صفحه 85-94
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ی فرهنگ سازمانی با خلاقیت و بهره وری اعضای هیات علمی تربیت بدنی پیام نور کشور می باشد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی – همبستگی می باشد جامعه آماری این پژوهش را 87 نفر از اعضای هیات علمی گروههای تربیت بدنی دانشگاههای پیام نور کشور تشکیل می دادند که به روش کل شمار انتخاب شده بودند. برای جمع آوری داده ها ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ی فرهنگ سازمانی با خلاقیت و بهره وری اعضای هیات علمی تربیت بدنی پیام نور کشور می باشد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی – همبستگی می باشد جامعه آماری این پژوهش را 87 نفر از اعضای هیات علمی گروههای تربیت بدنی دانشگاههای پیام نور کشور تشکیل می دادند که به روش کل شمار انتخاب شده بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد فرهنگ سازمانی رابینز (1996)، پرسش نامه خلاقیت رندسیپ (1979) و پرسش نامه بهره وری اچیو(1980) استفاده گردید. روایی محتوایی آن توسط متخصصین تایید گردید. داده ها بوسیله آزمون کلموگروف اسمیرنف جهت آزمایش طبیعی بودن داده ها و آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی همبستگی متغیرها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد مؤلفه های فرهنگ سازمانی از قبیل ارتباطات سازمانی، تعارض پذیری، حمایت مدیریت، انسجام سازمانی، ریسک پذیری، وضوح اهداف و سیستم پاداش با میزان خلاقیت اعضای هیئت علمی دانشگاه های پیام نور کشور ارتباط معنادار دارد و از طرفی مؤلفه های فرهنگ سازمانی مانند هویت سازمانی، خلاقیت فردی و کنترل با میزان خلاقیت اعضای هیئت علمی دانشگاه های پیام نور کشور ارتباط معنادار ندارد و همچنین نتایج نشان می داد مؤلفه های فرهنگ سازمانی مانند ارتباطات سازمانی، سیستم پاداش، انسجام سازمانی، کنترل و خلاقیت فردی بر بهره وری اعضای هیئت علمی دانشگاه های پیام نور کشور رابطه معنی دار دارد و از طرفی مؤلفه های مانند تعارض پذیری، هویت سازمانی، وضوح اهداف، ریسک پذیری و حمایت مدیریت بر بهره وری اعضای هیئت علمی دانشگاه های پیام نور کشور رابطه معنی دار نداشته است.