بازاریابی ورزشی
هانیه غلامی؛ سعید صادقی بروجردی؛ عابد محمودیان؛ حسام کمانگر
چکیده
اینستاگرام یکی از محبوبترین شبکههای اجتماعی در صنعت ورزش بوده و در میان ورزشکاران محبوبیت ویژهای دارد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویتبندی چالشهای فعالیت زنان ورزشکار حرفهای ایرانی در این شبکه اجتماعی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر بهصورت آمیخته و از نوع طرح متوالی اکتشافی است. فاز کیفی با استفاده از روش ...
بیشتر
اینستاگرام یکی از محبوبترین شبکههای اجتماعی در صنعت ورزش بوده و در میان ورزشکاران محبوبیت ویژهای دارد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویتبندی چالشهای فعالیت زنان ورزشکار حرفهای ایرانی در این شبکه اجتماعی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر بهصورت آمیخته و از نوع طرح متوالی اکتشافی است. فاز کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و فاز کمی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی انجام شد. روش نمونهگیری هدفمند بوده و در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته با 13 شرکتکننده تا اشباع نظری صورت گرفت و در بخش کمی نیز پرسشنامه مبتی بر یافتههای بخش کیفی در میان 10 نفر از آنان توزیع شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کیفی از تکنیک کدگذاری و نرمافزار NVIVO10 در بخش کمی از نرمافزار Expert Choice استفاده گردید. نتایج نشان داد چالشهای زنان ورزشکار ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام در دو مضمون اصلی چالشهای ساختاری با 4 مضمون فرعی بهترتیب وزن و اولویت؛ چالش فرهنگی (27/0)، چالش قانونی (25/0)، چالش جنسیتی (25/0)، چالش مذهبی (22/0) و چالشهای فردی با 2 مضمون فرعی بهترتیب وزن و اولویت؛ چالش تولید محتوی (46/0) و چالش روانشناختی (54/0) دستبهبندی میشوند. با توجه به نتایج بهدست آمده میتوان بیان نمود در صورتیکه شیوه استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام به زنان ورزشکار آموزش داده و مدیریت شود، آنان میتوانند تا حدودی بر چالشهای موجود غلبه کرده و از فرصتهای فراهم شده در اینستاگرام نهایت بهره را ببرند.
بازاریابی ورزشی
علی اکبر سبحانی؛ اصغر مشبکی؛ عبدالله نعامی؛ محمد احسانی
چکیده
هنگامی که بازاریابی رابطهمند به عنوان چارچوبی برای استفاده از رسانههای اجتماعی به کار میرود، میبایست همچنین برای راهنمایی جهت ارزیابی استفاده از این رسانهها مورد استفاده قرار گیرد. هدف از این مقاله بررسی مجدد مدلی برای اندازهگیری تعامل طرفداران از طریق رسانههای اجتماعی با تیم ورزشی مورد علاقه خود در کیفیت روابط، ...
بیشتر
هنگامی که بازاریابی رابطهمند به عنوان چارچوبی برای استفاده از رسانههای اجتماعی به کار میرود، میبایست همچنین برای راهنمایی جهت ارزیابی استفاده از این رسانهها مورد استفاده قرار گیرد. هدف از این مقاله بررسی مجدد مدلی برای اندازهگیری تعامل طرفداران از طریق رسانههای اجتماعی با تیم ورزشی مورد علاقه خود در کیفیت روابط، قصد خرید و قصد ارجاعی است. تحقیق حاضر از حیث هدف کاربردی، و از نظر روش، توصیفی تحلیلی میباشد. همچنین از جنبه گردآوری اطلاعات کمی است. پس از انجام توزیع پرسشنامه میان طرفداران حرفهای ورزش و تکمیل توسط آنان از طریق شبکههای اجتماعی، دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. حجم نمونه 259 نفر بود. نتایج حاکی از آن است که هرچه طرفدار با تیم مورد علاقه خود در رسانههای شبکههای اجتماعی تعامل بیشتری داشته باشد، کیفیت رابطه افزایش خواهد یافت. تأثیر معنیداری در قصد خرید و قصد ارجاعی وجود نداشت. علاوه بر این، تأثیر غیرمستقیم تعامل رسانههای اجتماعی بر قصد خرید و قصد ارجاع از طریق واسطه بازاریابی رابطهمند، مثبت و معنادار بود. بر اساس نتایج، به نظر میرسد که میتوان از بازاریابی رابطهمند به عنوان چارچوبی برای ارزیابی کارایی بازاریابی رسانههای اجتماعی در ورزش استفاده کرد، و همانطور که توسط تئوری بازاریابی رابطهمند پیشنهاد شده، تعامل از طریق رسانههای اجتماعی روابط بین طرفداران و تیمها را بهبود میبخشد. محققان میتوانند با افزودن متغیرهای دیگری، به بررسی این مدل ادامه داده، تا درک کاملتری از اثربخشی بازاریابی رسانههای اجتماعی کسب کنند.
سید حبیب اله میرغفوری؛ مهران ضیائیان؛ پوریا مالکی نژاد
چکیده
مهندسی کانسی یکی از موفقترین روشها به منظور شناخت احساسات و نیازهای مشتریان شناخته شده است. این پژوهش سعی دارد تا با شناسایی عوامل مؤثر بر احساسات و نیازهای عاطفی استفادهکنندگان از سالنهای ورزشی استان یزد بر اساس رویکرد مهندسی کانسی و ارتباط میان آنها، این نیازها را مورد شناسایی قرار داده و در طراحی خدمات ارائه شده از ...
بیشتر
مهندسی کانسی یکی از موفقترین روشها به منظور شناخت احساسات و نیازهای مشتریان شناخته شده است. این پژوهش سعی دارد تا با شناسایی عوامل مؤثر بر احساسات و نیازهای عاطفی استفادهکنندگان از سالنهای ورزشی استان یزد بر اساس رویکرد مهندسی کانسی و ارتباط میان آنها، این نیازها را مورد شناسایی قرار داده و در طراحی خدمات ارائه شده از آنها بهره گیرد. به منظور انجام پژوهش حاضر در ابتدا به شناسایی عوامل اثرگذار با استفاده از مطالعه پیشینه پژوهش پرداخته شد. در ادامه به منظور سنجش روابط بین ابعاد پژوهش و طراحی مدل مفهومی از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری و سپس به منظور برازش مدل مفهومی ساختاریافته از تکنیک معادلات ساختاری با کاربرد نرمافزار Smart PLS3 استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر را را در بخش طراحی مدل تعداد 13 تن از خبرگان آشنا به موضوع پژوهش که در این زمینه کار پژوهشی داشته و دارای حداقل 5 سال سابقه کاری و در بخش برازش مدل تعداد 147 تن ازکارکنان سالنهای ورزشی استان یزد تشکیل دادهاند. ابزار گردآوری در این پژوهش پرسشنامه بوده است. نتایج پژوهش نشان از قرارگیری 8 بعد اصلی پژوهش در 3 سطح کلی دارد. بر اساس یافتههای پژوهش عوامل ایمنی، نوآوری و برخورد مناسب به عنوان ابعاد اصلی در سطح آغازین مدل ارتباطی محرکهای مهندسی کانسی قرار گرفت. همچنین عوامل بهداشت، قابلیت اطمینان و جذابیت در سطح دوم و عوامل تجهیزات حرفهای و ایجاد حس راحتی در سطح پایانی قرار گرفته است.
بازاریابی ورزشی
قدسیه سنگتراش؛ وحید ساعت چیان؛ جواد محمدخانی؛ محمد کشتی دار
چکیده
تحقیق حاضر با هدف شناسایی راهبردهای درآمدزایی پایدار برای فدراسیون های ورزشی منتخب (فدراسیون های کاراته، جودو، کشتی، تکواندو، قایق رانی، تیراندازی و سوارکاری) انجام شد. تحقیق حاضر بر حسب هدف از نوع کاربردی و از نظر روش، تحلیلی اکتشافی است؛ همچنین بر اساس نوع عملیات بکار رفته از نوع آمیخته ترکیبی میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل اساتید ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف شناسایی راهبردهای درآمدزایی پایدار برای فدراسیون های ورزشی منتخب (فدراسیون های کاراته، جودو، کشتی، تکواندو، قایق رانی، تیراندازی و سوارکاری) انجام شد. تحقیق حاضر بر حسب هدف از نوع کاربردی و از نظر روش، تحلیلی اکتشافی است؛ همچنین بر اساس نوع عملیات بکار رفته از نوع آمیخته ترکیبی میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل اساتید مدیریت ورزشی و مدیران فدراسیون های منتخب و کمیته ملی المپیک می باشند که بر اساس تجارب قبلی به روش نمونه گیری هدفمند با تکنیک گلوله برفی تا حد اشباع مورد بررسی قرار گرفتند. لذا تعداد نمونه آماری 22 نفر تعیین شد. در مرحله دلفی مولفه ها و زیرمولفه های تحقیق تعیین شدند. سپس عوامل استخراج شده با استفاده از مدل سازی کیو سطح بندی شدند. یافته ها نشان داد مهم ترین عوامل درآمدزایی فدراسیون های منتخب شامل ارائه محصولات غیر ورزشی مورد استفاده ورزشکاران توسط فدراسیون، اسپانسر های ورزشکاران، درآمد های ناشی از فدراسیون جهانی برای توسعه ورزش پایه، درآمد های حضور در مسابقات جهانی، کمک های سالانه فدراسیون جهانی، درآمدهای کلاس های مربیگری، شهریه عضویت در تیم های پایه، کمک های سالانه وزارت ورزش، درآمد های حضور در مسابقات جهانی می باشند. لذا می توان نتیجه گرفت فعالیت های اقتصادی با نظارت فدراسیون برای ارائه محصولات و خدمات مورد نیاز ورزشکاران و تکیه بر حامیان مالی و همچنین حمایت های بیرونی مانند فدراسیون جهانی و کمک های دولتی مهم ترین منابع تامین مالی دائمی فدراسیون ها بوده و برای افزایش باید برنامه ریزی نمود.
آموزش ورزش
امیر منتظری؛ سمیرا فیضی؛ امین رشید لمیر
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی و تحلیل نقش عوامل اجتماعی در خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان تربیت بدنی استان خراسان رضوی بود. حجم نمونه پژوهش، با توجه به روش مدلسازی معادلات ساختاری بر اساس تعداد گویههای ابزار پژوهش تعیین شد. لذا با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی و تحلیل نقش عوامل اجتماعی در خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان تربیت بدنی استان خراسان رضوی بود. حجم نمونه پژوهش، با توجه به روش مدلسازی معادلات ساختاری بر اساس تعداد گویههای ابزار پژوهش تعیین شد. لذا با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی 550 معلم بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند دادههای مورد نیاز برای تحلیل مدل نظری با استفاده از چهار پرسشنامه هوش اجتماعی محمد (2021)، نشاط اجتماعی هیلز و آرگایل (2002)، اعتماد اجتماعی صفارینیا و شریف (2013) و خودکارآمدی معلم شانن ـ موران و وولفولک (2001) گردآوری شد. برای محاسبة پایایی ابزار از روش آلفای کرونباخ و برای تجزیه و تحلیل دادهها، از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. مدل معادلة ساختاری نشان داد، هوش اجتماعی در نشاط اجتماعی، اعتماد اجتماعی و خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی نقش مؤثر و مثبتی دارد. همچنین، نقش اعتماد و نشاط اجتماعی بر خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی مثبت و معنادار بود. بهعلاوه، هوش اجتماعی با همراهی نشاط اجتماعی و اعتماد اجتماعی نقش مثبت و مؤثرتری بر خودکارآمدی معلمان داشت. بر این اساس، سازمان آموزش و پرورش و بهویژه حوزه تربیت بدنی و سلامت آن میتواند با استفاده از عوامل اجتماعی نظیر هوش اجتماعی، نشاط و اعتماد اجتماعی، خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی خود را تقویت کند. به عبارتی دیگر، راهبردهای ارتقاء و تقویت هوش اجتماعی همراه با راهبردهای افزایش نشاط و اعتماد اجتماعی معلمان تربیت بدنی برای افزایش و ارتقاء خودکارآمدی آنان باید مورد توجه قرار گیرد..
آموزش ورزش
مجید حبیب زاده؛ مهرداد محرم زاده؛ رباب مختاری؛ مسعود ایمان زاده
چکیده
هدف این مقاله اعتبارسنجی مدل توسعه فوتبال ردههای پایه استان اردبیل در بعد همگانی میباشد. روش تحقیق از نوع کمی بوده که به شیوه پیمایشی انجام یافت و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل ورزشکاران، کارشناشان، مدیران ورزشی و اساتید میباشد، با توجه به این که از روش تحلیل عاملی تاییدی بهره برده شده است لذا تعداد نمونه لازم متناسب با تعداد متغیرها ...
بیشتر
هدف این مقاله اعتبارسنجی مدل توسعه فوتبال ردههای پایه استان اردبیل در بعد همگانی میباشد. روش تحقیق از نوع کمی بوده که به شیوه پیمایشی انجام یافت و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل ورزشکاران، کارشناشان، مدیران ورزشی و اساتید میباشد، با توجه به این که از روش تحلیل عاملی تاییدی بهره برده شده است لذا تعداد نمونه لازم متناسب با تعداد متغیرها انتخاب گردید و به ازای هر متغیر حداقل 5 نمونه و در مجموع 230 نفر انتخاب گردید و نمونهگیری تصادفی میباشد. ابزار جمعآوری اطلاعات نیز با استفاده از پرسشنامه بوده است. نتایج نشان داد میانگین نظرات ورزشکاران، کارشناشان، مدیران ورزشی و اساتید نسبت به اعتبارسنجی مدل 4.48 از 5 بدست آمده که برابر 89.6 درصد میباشد؛ لذا مدل پیشنهادی از درجه اعتبار بسیار بالایی برخوردار است و بر اساس اعتبارسنجی کیفیت پژوهش و مدل براساس شاخص "مقبولیت" استراوس و کوربین، مدل توسعه فوتبال ردههای پایه استان اردبیل در بعد همگانی از کیفیت و اعتبار خوبی برخوردار میباشد و همچنین در تحلیل عاملی تأییدی شاخصهای نیکوئی برازش مدل ساختاری مطلوب بوده و دارای برازش خوب میباشد. بنابراین اعتبار مدل مورد تأیید قرار گرفته و میتوان گفت مدل توسعه فوتبال ردههای پایه استان اردبیل در بعد همگانی دارای اعتبار کافی میباشد.
بازاریابی ورزشی
فروغ اسدی؛ علی محمد صفانیا؛ نصرالله محمدی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر شناسایی و تبیین ارتباط عوامل موثر در ایجاد سازمان ورزشی نوآور با عملکرد سازمانهای ورزشی منتخب بود. روش تحقیق به صورت آمیخته بود که در بخش کیفی از مدل تحلیلی پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش تحلیلی توصیفی- همبستگی استفاده شد. نمونه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از نخبگان، پژوهشگران دانشگاهی و مدیران سازمانهای ورزشی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر شناسایی و تبیین ارتباط عوامل موثر در ایجاد سازمان ورزشی نوآور با عملکرد سازمانهای ورزشی منتخب بود. روش تحقیق به صورت آمیخته بود که در بخش کیفی از مدل تحلیلی پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش تحلیلی توصیفی- همبستگی استفاده شد. نمونه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از نخبگان، پژوهشگران دانشگاهی و مدیران سازمانهای ورزشی بودند که به صورت نظری و با استفاده از روش هدفمند سهمیهای انتخاب شدند و در بخش کمی نیز تعداد 324 نفر از مدیران، کارشناسان و کارکنان سازمانهای ورزشی منتخب کشور به روش نمونهگیری طبقهای– تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری دادهها شامل مصاحبه و پرسشنامه بود. در این پژوهش، فرایند تجزیه و تحلیل دادههای کیفی، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت و در بخش کمی نیز از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج تحلیلهای کیفی نشان داد که 6 مقوله محوری با عناوین (ویژگیهای سازمانی، فراسازمانی، رفتاری، مدیریتی، دانشی و فناورانه) همراه با 23 مقوله فرعی در ایجاد سازمان ورزشی نوآور تاثیرگذار بود و نتایج تحلیلهای کمی نیز نشان داد که بین سازمان ورزشی نوآور با عملکرد سازمانهای ورزشی و مولفههای آن شامل منظر مشتری، منظر مالی، منظر فرایندهای داخلی و منظر یادگیری و رشد رابطه معناداری وجود دارد که این ارتباط مثبت و مستقیم بود.