مژگان قلعه نوی؛ سید صلاح الدین نقشبندی؛ محسن باقریان فرح آبادی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش تاثیر میزان فعالیت بدنی بر رفتارهای اخلاقی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی: نقش میانجی میزان استفاده از شبکههای اجتماعی و نگرش فرد در مورد تصویر بدنی خود بود. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی، و از جمله پژوهشهای کاربردی است که به صورت میدانی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهر تهران ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش تاثیر میزان فعالیت بدنی بر رفتارهای اخلاقی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی: نقش میانجی میزان استفاده از شبکههای اجتماعی و نگرش فرد در مورد تصویر بدنی خود بود. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی، و از جمله پژوهشهای کاربردی است که به صورت میدانی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهر تهران تشکیل دادند. به منظور برآورد حجم نمونه از جدول مورگان استفاده گردید و حجم نمونه تعداد 300 نفر برآورد شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شد روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط صاحبنظران (15 نفر از اساتید مدیریت ورزشی) مورد تایید قرار گرفت. همچنین پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (فعالیت بدنی= 85/0، رفتارهای اخلاقی = 81/0، استفاده از شبکههای اجتماعی = 86/0 و نگرش فرد در مورد تصویر بدنی خود= 83/0) گزارش شد. همچنین روایی سازه اعتباریابی پرسشنامه از طریق تحلیل مؤلفههای اصلی با چرخش واریماکس انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزارهای،Spss نسخه 25 و Amos نسخه 23 انجام گرفت. نتایج یافتهها بیانگر آن که بود که متغیر استفاده از شبکههای اجتماعی نمیتواند نقش واسطهای داشته باشد، همچنین نتایج نشان داد که متغیر نگرش فرد در مورد تصویر بدنی خود میتواند نقش واسطهای داشته باشد. میتوان از نتایج اینگونه نتیجه گرفت که اگر دانشجویان فعالیت-های منظم ورزشی داشته باشند نگرش آنها در مورد تصویر بدنی خود افزایش یافته و این امر موجب اعتماد به نفس بالای آنها میشود و دانشجویان رفتارهای اخلاقی مثبتی از خود بروز میدهند.
شهروز کیهان؛ رضا نیک بخش؛ ابوالفضل فراهانی؛ علی محمد صفانیا؛ محسن باقریان فرح آبادی
چکیده
تحقیق حاضر به منظور مدل توسعه کسبوکارهای ورزشی با رویکرد تجارت الکترونیک انجام گرفت. تحقیق حاضر از نظر روششناسی، از نوع مطالعات آمیخته (کمی و کیفی) است. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصین مدیریت ورزشی آشنا به حوزه کسب و کار و تجارت الکترونیک بودند. از روشهای نمونهگیری هدفمند و شاخص اشباع نظری نسبت به نمونهگیری اقدام شد و با 24 ...
بیشتر
تحقیق حاضر به منظور مدل توسعه کسبوکارهای ورزشی با رویکرد تجارت الکترونیک انجام گرفت. تحقیق حاضر از نظر روششناسی، از نوع مطالعات آمیخته (کمی و کیفی) است. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصین مدیریت ورزشی آشنا به حوزه کسب و کار و تجارت الکترونیک بودند. از روشهای نمونهگیری هدفمند و شاخص اشباع نظری نسبت به نمونهگیری اقدام شد و با 24 نفر از کارشناسان و خبرگان مصاحبه انجام گرفت. ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﻲ رواﻳﻲ در بخش کیفی، تکنیک دلفی سه مرحلهای بکار گرفته شد، بدین صورت که یافتههای ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺮای ﻣﺸﺎرﻛﺖﻛﻨﻨﺪﮔﺎن اراﺋﻪ و ﻣﺘﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺗﻮﺳﻂ آنها و طی سه مرحله ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮات آنها اﻋﻤﺎل ﺷﺪ. برای تائید ﭘﺎﻳﺎﻳﻲ از روش بازآزمایی استفاده و نتایج نشان داد رابطه درصد توافق درون موضوعی برابر است با 92/0 که مناسب میباشد. پس از شناسایی عوامل موثر بر توسعه کسبوکارهای ورزشی با رویکرد تجارت الکترونیک عوامل در جدولی ماتریسی بهصورت پرسشنامه تنظیم و در اختیار نمونه تحقیق قرار گرفت و از آنان درخواست شد بر اساس روش ISM پرسشنامهها را تکمیل نمایند. برای تعیین روابط علی- معلولی شاخصها، از روش مدلسازی ساختاری- تفسیری و از نرم افزار Micmac برای ترسیم مدل استفاده شد. در نهایت 7 مقوله عمده شامل عوامل محیط حقوقی، مدیریتی، محیطی، آموزش و آگاهی، سازمانی، فرهنگی و اجتماعی و نوآوری و خلاقیت در مدل توسعه کسبوکارهای ورزشی با رویکرد تجارت الکترونیک شناسایی شدند.
مائده شفیع زاده؛ ابوالفضل فراهانی؛ فریده اشرف گنجویی؛ علی محمد صفانیا؛ محسن باقریان فرح آبادی
چکیده
بازاریابی به موضوع مورد علاقه از دیدگاه بازاریاب ها تبدیل شده است، ازین رو پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل بازاریابی کمین در لیگ برتر فوتبال ایران تدوین شده است. روش پژوهش کیفی، ازلحاظ استراتژی توصیفی-پیمایشی که بر مبنای پاردایم از نوع تحقیقات پست مدرن می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اساتید، متخصصان و صاحب نظران بازاریابی ورزشی بودند. ...
بیشتر
بازاریابی به موضوع مورد علاقه از دیدگاه بازاریاب ها تبدیل شده است، ازین رو پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل بازاریابی کمین در لیگ برتر فوتبال ایران تدوین شده است. روش پژوهش کیفی، ازلحاظ استراتژی توصیفی-پیمایشی که بر مبنای پاردایم از نوع تحقیقات پست مدرن می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اساتید، متخصصان و صاحب نظران بازاریابی ورزشی بودند. تعداد 15نفر برای انجام مصاحبه عمیق با بهره گیری از تکنیک های هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیهوتحلیل داده ها از تکنیکهای آماری توصیفی(درصد فراوانی،فرمول شنون) و تکنیک تحلیل محتوای پنهان در قالب استراتژی پدیدارشناسانه(کدگذاری باز و محوری)توسط نرم افزارMAXQDA18استفاده گردید. بر اساس نتایج در ماتریس شنون، عوامل اقتصادی و مالی، عوامل اجتماعی، عامل رسانه، عوامل مدیریتی، عوامل حقوقی، تاکتیک ها و استراتژی های بازاریابی کمین، عوامل انگیزشی، عوامل اخلاقی و گستردگی رویداد به عنوان عوامل موثر بر بازاریابی کمین شناسایی شدند. همچنین ابعاد بازاریابی کمین شامل: 1) بازاریابی کمین مستقیم 2) بازاریابی کمین مشارکتی (وابسته) و 3) بازاریابی کمین اتفاقی(غیر مستقیم) بوده است. در خصوص راهبردهای بازاریابی کمین نیز راهبردها در سه مولفه راهبردهای آموزشی، راهبردهای حقوقی و راهبردهای مدیریتی قابل مشاهده است.نتایج پژوهش می تواند برای برنامه ریزی و ارائه راهکارهای مرتبط با ترغیب حمایت کنندگان مالی و اسپانسرشیب ها درارتباط با بازاریابی کمین مورد توجه قرار گیرد.
لیلا صدرنیا؛ محسن باقریان فرح آبادی؛ سید صلاح الدین نقشبندی
چکیده
هدف از اجرای این تحقیق، بررسی نقش بازاریابی رسانههای اجتماعی در رابطه علّی عشق به برند و بازاریابی ویروسی در مشتریان برندهای منتخب پوشاک ورزشی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت از نوع همبستگی است که به روش میدانی انجام شد. جامعهآماری تحقیق، کلیۀ مشتریان نمایندگیهای 4 برند ورزشی عضو صفحۀ اینستاگرام آن برند بودهاند. ...
بیشتر
هدف از اجرای این تحقیق، بررسی نقش بازاریابی رسانههای اجتماعی در رابطه علّی عشق به برند و بازاریابی ویروسی در مشتریان برندهای منتخب پوشاک ورزشی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت از نوع همبستگی است که به روش میدانی انجام شد. جامعهآماری تحقیق، کلیۀ مشتریان نمایندگیهای 4 برند ورزشی عضو صفحۀ اینستاگرام آن برند بودهاند. حجم نمونه 384 نفر برآورد شد که به روش نمونهبرداری احتمالی چند مرحلهای انتخاب گردید. در بخش آمار استنباطی از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون مدلسازی معادلات ساختاری بهمنظور آزمون فرضیات استفاده شد. سطح معنیداری برای تمامی تجزیهوتحلیلها 05/0P< در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد، عشق به برند بر بازاریابی رسانههای اجتماعی و بازاریابی ویروسی اثر داشته و (01/0P ≤ ، 20/9 = t) توانایی پیشبینی بازاریابی ویروسی را دارد. براساس نتایج ضریب بتا، به ازای یک انحراف استاندارد افزایش در عوامل عشق به برند، بازاریابی ویروسی (43/0) افزایش مییابد همچنین عشق به برند (01/0P ≤ ، 47/4 = t) توانایی پیشبینی بازاریابی رسانههای اجتماعی را دارد. ازطرفی ضریب بتا، به ازای یک انحراف استاندارد افزایش در عوامل عشق به برند، بازاریابی رسانههای اجتماعی (22/0) افزایش مییابد. لذا میتوان افراد علاقهمند به برند را به سوی شبکههای اجتماعی و فعالیت ویروسی آنها تشویق نمود. بر همین اساس برندهای ورزشی میتوانند با افزایش میزان مشارکت با مشتریان خود زمینههای رفتار ویروسی را تقویت نمایند چرا که ایجاد محتواهای چالشی، پستهای نظرسنجی عواملی هستند که میتوانند رفتار ویروسی را تقویت نمایند.